سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ
  مرتضی فیاضی[31]


سلام اما بعد... جوانی هستم (شاید هم بودم) از جنس همه جوانان امروز هموطنم البته یحتمل نه به مرغوبی جنس آنان.می نویسیم هر چه میخواهد دل خیلی! تنگمان ، می گوییم از هر دری هر چه میخواهد دهان نه چندان گشادمان و صد البته می شنویم به گوش جان نداشته مان هممممه ی حرفهای حساب و احیانا _دور از جانتان_ ناحسابتان حتی داد و بیداد و سر و صدا و قیل و قالتان را که لازمه جوانی است و مایه نشاط و انبساط روح آدمی.آخ که من میمیرم برای بحث های داغ دغدغه مندانه ی دردمندانه ی آرزومندانه ی جوانانه پس یا علی ...
ویرایش
لینک دوستان
ویرایش
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

 

 

راهیان نور

دلم گرفته رفقا...

بعد از شش سال متوالی امسال ، دومین سالیه که نرفتم راهیان نور...

بچه های دانشگاهمون امروز حرکت کردن...دلم با اوناست

خوشا به حال و سعادتشون

کاش میشد...


      

مدتیه تو بعضی از وبلاگ ها مطالبی منتشر میشه  که قابل توجه و تأمله و باید با ظرافت با اون مواجه شد. موضوع فراگیر شدن رایتل و امکانات جدیدی که در اختیار کاربران قرار میده باعث شده بعضی متدینین نسبت به سوءاستفاده از این امکانات نگرانی و دغدغه ذهنی پیدا کنن که صد البته یک دغدغه بجاییست و باید این حساسیت نسبت به عفت عمومی جامعه رو عمیقا تحسین کرد.

فناوری

به نظر من موضع گیری منفی با گارد کاملا بسته و اینکه بخوایم رایتل یا هر فناوری دیگری رو مطلقا طرد کنیم کار درستی نکردیم. همانطور که دربست پذیرفتن هر چیزی هم کاملا اشتباه و بسیار خطرناکه. هرکسی در این مورد نظری داره ولی در همچین قضایایی این جمله کلیشه ای رو زیاد میشنویم که "باید کار فرهنگی کرد" . این که باید کار فرهنگی کرد درست ولی مهم تر از اون باید کار تربیتی انجام بشه. من کلی دارم عرض میکنم . باید در داخل خانواده ها ابتدا خود والدین به درستی فناوری رو یاد بگیرن و از کودکی به فزرندان آموزش داده بشه و اگر یک فناوری مثل رایانه ، اینرنت، رایتل،تبلت یا هرچیز دیگه ای تو خونه هست اولا وسیله اختصتصی فرزندان نباشه و والدین هم ازش استفاده کنن و خودشون طرز استفاده رو به بچه ها یاد بدن طوری که تقریبا بچه از یادگرفتن از دیگران بی نیاز بشه و ثانیا تا یک سن مشخص فرزند حق استفاده از اون رو به تنهایی نداشته باشه و صرفا در حضور والدین ازش استفاده کنه.این در مورد بحث تربیتی و خانوادگی. در حوزه فرهنگی هم نهادهای مسؤل باید اقدامات خاص خودشون رو انجام بدن.خوشبختانه الان تو همه دستگاههاولو به صورت اسمی و شعاری معاونت فرهنگی وجود داره! چاپ برشور ، تیزرهای کوتاه تلویزیونی، آموزش دادن کامل به والدین و توجیه کردن آنها نسبت به مضرات و ظرفیت های مثبت و منفی فناوریها ، تشریح کنترل شده مزایا و معایب این فناوری در مدارس,میتونه زمینه استفاده مطلوب و منطقی از فناوری هارو فراهم کنه.

از بعد بازدارندگی باید نهادهای تقنینی ما با وضع قوانین مناسب بستر استفاده از این امکانات روفراهم کنن و از طرف دیگه با تعیین مجازات های متناسب و بازدارنده راه سوءاستفاده رو بر مجرمین ببندن. خود شرکت مخابرات هم میتونه کارهای ساده و در عین حال مؤثری در این باره انجام بده. مثلا منوط کردن استفاده از تماس تصویری به ثبت نام جداگانه و ثبت مشخصات و اخذ تعهد از فرد متقاضی، وضع تعرفه بالا برای این تماس تا جاییکه فقط برای رفع ضرورت و درحد نیاز ازش استفاده بشه نه به عنوان تفریح و سرگرمی.

در هر حال تو دنیای امروز بخوایم یا نخوایم هر روز فناوریهای تازه ای ارائه میشه که شمشیر دو لبه هستن و ما باید بر اساس دین عزیز و فرهنگ غنی و والای ایرانی خودمون توانایی استفاده از مزایا و آمادگی مقابله با آفتهای اون رو داشته باشیم.

نکته 1 : کاش مسؤلین ما مخصوصا از نوع فرهنگیشون یکم حداقل یکم ازین دغدغه ها داشتن ؛ اون وقت...

نکته 2 : کاش همه ما یکم حداقل یکم ازین دغدغه درباره واجب بزرگ فراموش شده یعنی فریضه امر به معروف ونهی از منکر داشتیم؛ اون وقت...


      

سلام...

حرفی نیست...

هییییییچ حرفی نیست...جز...

حرف حضرت آقا (حفظه الله)

مهر آقا

سید علی لب تر کند جان را فدایش میکنیم


      

 

 « ... در را که باز کرد ، مردی را دید که اجازه ورود میخواهد؛ گفت : حال رسول خدا(ص) خوب نیست و کسی را نمی پذیرند، کارتان را بگویید ؛ مرد قانع نشد و اصرار داشت داخل شود. نزد پیامبر(ص) برگشت تا اجازه بگیرد ؛ قبل از این که دهان باز کند رسول خدا(ص) فرمود : بگذار داخل شود؛ برادرم "عزرائیل" است...

دنیا و تاریکی هایش را که رها کرد و رفت، نه درهمی داشت و نه دیناری،نه کنیزی و نه بنده ای ، نه گوسفندی و نه شتری؛ تنها،استر سفیدش که بر آن سوار می شد مانده بود و زرهی که در مقابل بیست صاع جو در گرو مردی یهودی بود...»

مسؤل در نظام اسلامی نمیتونه اینطوری باشه ولی باید حتما و بی برو برگرد تو این مسیر حرکت کنه (...و لکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفة و سداد) در غیر این صورت موندنش تو اون پست حرامه. متاسفانه الان نگاه خیلی ها به پست و مقام نگاه یک تاجر به یه مغازه بزرگ و دونبشه. به پست به عنوان یه فرصت برای پر کردن جیب و بستن بارشون نگاه میکنن در صورتی که مقام و منصب یه فرصته واسه خدمت بیشتر و بهتر . هر کسی تو هر پست و مقامی که هست اگه عین بچه آدم کار میکنه و سعی میکنه کار ملتو راه بندازه ، خدا خیرش بده و حقوقش نوش جونش در غیر این صورت حقوقش ...ش!

انقدر دیدم آدمهایی رو که برای رسیدن به مثلا ریاست اداره فلان توی یه شهر کوچیک انقددددر خودشون رو به در و دیوار میزنن، هزار تا واسطه میارن ، انقدر چاپلوسی و چرب زبونی میکنن و دم هزار نفرو میبینن تا بتونن به اون پست برسن. آیا این همه تقلا و بالا پایین پریدن واقعا واسه خدمت به خلق اللهه یا در پشت پرده رسیدن به فلان پست مزایایی داره و "مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز"؟

ای کاش همه مسؤلین ما مثل آقا بودن یا لااقل در خط آقا و در جهتی که اقا مشخص کرده حرکت میکردن ؛ که اگه اینطور بود ، به طور جدی معتقدم اکثریت قریب به اتفاق مشکلاتی که الان داریم رو نداشتیم.کاش همه مسؤلین نگاهشون به مردم مثل نگاه آقا بود. نمیدونم صحبتهای آقا تو درس خارج امروزشون رو گوش کردید یا نه. چقدر متواضعانه و بزرگوارانه از مردم تشکر کرد این مرد بزرگ.

خدا رو به عدد علمش شکر که تو مملکتی زندگی میکنیم که رهبرش مثل فقیرترین مردم زندگی میکنه و از مال دنیا چیزی برای خودش و خونوادش ذخیره نکرده؛ رهبری داریم که اگه حرفی و نصیحتی به دیگران میکنه خودش اولین نفریه که بهش عمل میکنه ؛ رهبری داریم که روش زندگیش همون روش زندگی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه اطهاره؛رهبری داریم که نگاه به چهره زیبا و نورانیش آدم رو یاد خدا میندازه ؛ رهبری داریم که دشمنان به بزرگی و تیزهوشی و درایت و نفوذناپذیریش اعتراف کردن...

... و من ، به خاطر داشتن همچین رهبر و همچین نظامی به خودم میبالم و از خدا میخوام همه مارو قدردان این نعمت بزرگ قرار بده

سید علی لب تر کند جان را فدایش میکنم

 


      

حجت الاسلام شیخ حسین فیاضی

یک سال گدشت و چقد زود گذشت ... یک سال پیش تو یکی از همین روزهای بهمن ماه آقای مهربونمون از پیشمون رفت. آقایی که آقا بود. یادش بخیر پارسال تو گیر و دار انتخابات مجلس و روزهای سختی که فتنه گران آبروی مارو هدف گرفته بودن وهر کدوممون تا آخرین نفسمون داشتیم واسه اعتقادمون میجنگیدیم آقای مهربان ما آخرین ضربه کاری رو به قلب فتنه فرو کرد... با رفتنش... و چراغی شد که قلب همه مردم رو متوجه حق کرد...وچقد قشنگ و زیبا و رسا و به جا گفت عمو وحید عزیز ما شب آخر تبلیغات تو مسجد صاحب الزمان(عج) که : «پدرم با مرگش مرا نجات داد» حالا آقا دیگه بین ما نیست ولی هنوز لحن گرم صداش تو گوش ماهست، هنوز طنین قرائت نمازهای آقا تو مسجد دینکوه تو گوشمون هست ، هنوز صدای محزون روضه های جانسوز آقا روی منبر یادمون هست ، انگار هنوزم میبینم که نزدیک اذان شده و آقا قبای خاکستریشو پوشیده کلاه مشکیش رو سرش گذاشته و عصا زنان با وقار همیشگیش سمت مسجد میره، هنوز میبینم آقارو که تو دینکوه هر روز بعداز ظهر آرام آرام از در حیاط میاد تو و روی ایوون ما میشینه و با نگاه نافذش از پشت ابروهای سفیدش همه جار رو نگاه میکنه، هنوز میبینم آقا رو که عصرها میومد تو حیاطشون و با تبر هیزم میشکوند واسه بخاری و آروم شعر پروین رو زمزمه میکرد، هنوز یادمه وقتی ازش میخواستم یکمی هم من هیزم بشکونم اولش با لحن شوخی میگفت «وچه، پیی هاکن» وقتی اصرار میکردم با مهربانی تبر رو به دستم میداد و سعی میکرد فوت و فن هیزم شکوندن رو بهم یاد بده، هنوز هر وقت میرم خونشون میبینم که آقا کنار بخاری نشسته و با دستای لرزانش با تسبیحش ذکرمیگه و نگاش که به ما میفته با مهربونی آغوش باز میکنه و ما دستای مهربونشو میبوسیم و اون صورتمون رو. یادم نمیره روزها و شبهایی که کنار آقا تو بیمارستان بودم. شب که میشد مرتب میگفت: «پسر، ته قروون، باخس» و حالا خودش ارام خوابیده... برای همیشه

قربون دلش بشم که دوازده سال چشم انتظار ابراهیمش بود... سوز دلش رو از سوز کلامش میشه فهمید :

ده و دوسال گذشت و هنوز بی خبرم.....................ندانم آن که کجا منخسف شده قمرم

...........

 درون پرده تابوت ،یک جهانی بود.....................اگر چه خاک و لباسی و استخوانی بود

به گوش زمزمه های ادان اقامه تو..................... ز  حوزه  آمده ای، کو عبا عمامه تو؟

فضای قلب مرا روشنی ز همت تو.....................چرا «حسین» نکند  فخر از شهادت تو

هزار و سیصد وپنج، علاوه شصت.....................وفا نمود به عهدی که  با  خمینی بست

دلم خیلی واسه آقا تنگ شده... 

 


      


 

احمدی – هاشمی پیوندتان مبارک

 


 

  « اختلافات بین مسئولین مضر است؛ بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم است. این را من به مسئولین، به رؤساى محترم هشدار میدهم. من از رؤساى قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامه‌ نگارى‌ها خیلى مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهاى جزئى را مایه ى جنجال و هیاهو و استفاده تبلیغاتى دشمن و خوراک تبلیغاتى رادیوهاى بیگانه و تلویزیون‌هاى بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتى ندارد. مهم این است که همه ى ما بدانیم مسولیتی داریم، همه ى ما بدانیم موقعیت حساسى داریم . البته اختلاف نظر فراوان است؛ هیچ اشکالى هم ندارد. دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبانگیرى، به مچگیرى در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مى‌بیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است»

 

خداوکیلی اگه آقا این حرفارو به دیوار میگفت دیواره لااقل درشو تکون میداد. من نمیدونم این حضرات چشون شده اصلا انگار نه انگار. تو این تحریم و مشکلات اقتصادی و افزایش افسارگسیخته قیمت ها و پراید 19 میلیونی!! آقایان رئیس رؤسا جلو چشم ملت دارن یخه همدیگرو میگیرن که چی؟ که اگه فلانی بده شماهم بدی اینم سندش پس بیخود جوش نزن داداش من، بیا باهم خوب باشیم انقد هست که به هممون برسه! خدا وکیلی حرف حساب دیروز احمدی نژاد همین بود دیگه.

 

اگه از من میپرسی میگم همون آقای بوووووقی که تو مناظره سال 84 به احمدی نژاد خط داد و گفت از هاشمی و خاتمی اسم ببر ، همون خود نامردش دوباره نشسته زیر پاش که بگو بگو. آقای پرسه در مه هم که قربونش برم روی عالیجناب اعتدال و منجی اول و آخر رو زمین نمیندازه که. از اون طرف این همشهری کمی نازنین ما احمد توکلی - که من نمیدونم چرا همیشه خدا با همه چی مخالفه- و علی مطهری – که پسر کو ندارد نشان از پدر، تو هیچی نخوانیش سنگینتراست!- و بقیه نماینده ها چه فکری کردن و با چه استدلال محکم و چه دلیل عقلی و منطقی و چه بینه شرعی فرمایشات حضرت آقا - که اتفاقا اصلا هم مبهم نبوده و کاملا شفاف بوده و ابدا نیاز به ارجاع به کمیته کشف نظر آقا نداشته! و اصلا قدیمی نبوده که آقایون فراموشش کنن و اتفاقا مال همین چند روز پیش بوده رو - گداشتن کنار و این بازی بچهگانه رو ترتیب دادن. البته باید اعتراف کنم از جناب مصباحی توقع نداشتم. نا امیدم کرد ناجور. آخه برادر من الان وقت استیضاحه؟

 

بد مجلسی داریم. خیلی خورد تو ذوقم. بعضیها هم طوری موضع میگیرن که آدم فکر میکنه طرف از روستای پشت کوهش ییهویی اومده نماینده شده. برادر من عوض اینکه طرف یکی از طرفین این دعوای زرگری رو بگیری طرف مردم رو بگیر که دارن له میشن ولی تحملتون میکنن؛ کمرشون داره زیر بار گرونی خم میشه ولی کم نمیارن ؛ دارن از بیخیالی خیلی ار شماها آتیش میگیرن ولی خم به ابرو نمیارن که مبادا دشمن فکر کنه خبریه. خداوکیلی ندید گرفتن این مردم خون داده و زجرکشیده خیلی بی حیایی میخواد؛ ندید گرفتن و زیر پا گداشتن حرف آقای مهربونمون که دیگه جای خود داره. والله حیف آقا که بخواد غصه بعضیا روبخوره.ان شاءالله انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ختم به خیر بشه و نتیجش دل آقا رو شاد کنه.

 

البته ما دلمون به آقا قرص قرصه. میدونیم به گوشه چشم صاحبمون و تدبیر حضرت آقا گزندی به این انقلاب نمیرسه.این انقلاب صاحب داره پاش خون کسایی ریخته شده که بهترین بندگان خدا در عصر خودشون بودن ،پس : چراغی را که ایزد برفروزد..... هر آن کس پف کند ریشش بسوزد. این زمستونم میگذره و روسیاهی به زغال خواهد ماند.

 

می ترسم رفقا. شنیدم روایت داریم وقتی یه قومی قدر نعمت هایی که خدا بهشون داده رو ندونن ، خدا اون نعمت رو ازشون میگیره. خدا وکیلی نعمت بالاتر از داشتن یه همچین رهبری؟ خدا کنه قدرشو بدونیم. به قول علامه مصباح(حفظه الله) اگر ما تمام طول عمرمون شبانه روز تسبیح دست بگیریم و خدا رو به خاط نعمت داشتن رهبری مثل حضرت سید علی شکر کنیم باز هم نمیتونیم شکر این نعمت رو به جا بیاریم؛ والله همین است و جز این نیست.

 

خدایا همه مسوولین مارا از شر شیطان و هوای نفس حفظ کن

 

خدایا آخر و عاقبت همه مارو ختم به خیر کن

 

خدایا مارو دشمن شاد نکن

 

خدا کسانی که دشمن رو شاد میکنند اصلاح کن اگه قابل اصلاح نیستن یه ندا به حضرت عزرائیل بده

 

خدایا رهبر نازنین و مهربان و مظلوم و مقتدر و پاک و عزیزتر از جان مارو برامون نگه دار

 

خدایا عجل لولیک الفرج

 



      

دلم گرفته... بدجوری هوس مشهد کردم

حرم امام رضا

السلام ای که تو شمس الشموسی

السلام ای که انیس النفوسی

افتادم از پا، یا حی و با هو

دستم بگیر ای ضامن آهو

من که از جام عشقت مست مستم

خوردم نمک نمکدان را شکستم

اما گرفتی هر لحظه دستم

از روی ماهت شرمنده هستم

ای برده میراث از شاه مردان

از ما گدایان رو بر مگردان


      

سلام

امروز از اخبار شنیدم که مجلس لایحه افزایش تعطیلات عید فطر به دو روز رو تصویب کرد. از مدتها قبل دولت به دنبال این قضیه بود و بارها این خواستش رو مطرح کرده بود و گاهی حتی با لحنی گزنده. مثلا دکتر احمدی نژاد چند وقت پیش اعلام کرد که مجلس زودنر تصمیمشو بگیره وگرنه دولت راسا اقدام میکنه. دولت هدف خودش از این اقدام رو اینطور بیان میکنه که میخواهیم خانواده ها فرصت بیشتری برای در کنار هم بودن پیدا کنن.به نظر من این طرحی که اخیرا در مدارس ابتدایی تهران اجرا میشه یعنی تعطیلی پنجشنبه ها این هدف دولت رو برآورده میکنه. اگر هم به همه مقاطع و همه کشور تسری پیدا کنه که دیگه علی الظاهر تا حدود خیلی زیادی هدف و خواست دولت محقق میشه.حالا چه اصراری بر تعطیلی کل کشور دارن من نمیدونم.

اما نکته تامل برانگیز و غرض اصلی از نوشتن این نوشتار بی توجهی آقایان دست اندکار( هم دکتر احمدی نژاد و دولتی ها و هم نماینده های مجلس) به انتقادهای مکرر حضرت آقا از تعطیلی های زیاد کشور و درخواست های متعدد ایشون برای سامان دادن به این وضعه.

برای نمونه به این بخش از فرمایشات ایشان در نماز جمعه 1381/1/16 به نقل از سایت دفتر نشر  حضرت آقا دقت کنید:

«...یک تذکّر هم در باب مسائل مربوط به فروردین عرض کنیم: اوّلاً این تعطیلات طولانى و بى‏دلیل، هیچ منطق عقلایى ندارد. وضع خوبى نیست که اوّلِ سال، روزهاى متوالى - گاهى دو هفته و گاهى بیشتر - همه چرخهاى فعّالیت در کشور از حرکت بیفتد. خلاف مقرّرات هم هست، طبق مقرّرات تعطیلیها محدود است. ما در ایّام سال، تعطیلى زیاد داریم که این به زیان کشور است. در بعضى از کشورهاى دنیا، طبق فهرستى که مشاهده مى‏کردم، همه تعطیلات رسمى در طول سال از پنج، شش روز تجاوز نمى‏کند. لکن ما تعطیلیهایمان بسیار زیاد است. علاوه بر آن هم عدّه‏اى با بى‏توجّهى و بى‏اعتنایى خود به کار، علم، تحصیل و به اشتغالات روزمرّه زندگى و کارهاى ادارى و سازندگى، بر این تعطیلات اضافه هم مى‏کنند؛ آن‏هم در آغاز سال. بالاخره در اوّلِ سال، اوّلِ یک دوره جدید مالى و کارى است. توصیه مؤکّدِ بنده این است که هم مسؤولین و هم آحاد مردم عزیزمان تصمیم بگیرند این تعطیلات را کم کنند. این همه تعطیلاتِ پى‏درپى، زیانهایى به بار مى‏آورد که هر چند در اوّل کار محسوس نیست، لکن نتایج آن براى همه زیانبار است.»

به این آمار مختصر و مفید هم درباره تعطیلات رسمی بعضی کشورها نگاه کنید:

الف. آمار تعطیلات برخی از کشورهای اروپایی:



1. هلند 7 روز

2. انگلستان، فنلاند و ایرلند جنوبی 8 روز

3. بلژیک، لوکزامبورگ و یونان 10 روز

4. فرانسه و سوئد 11 روز

5. نروژ 12 روز

6. اتریش 13 روز

7. آلمان از 10 تا 14 روز (به اقتضای سیاست های داخلی متفاوت دولت های محلی)

8. اسپانیا و پرتقال 14 روز

9. ایسلند 15 روز

10. ایتالیا 16 روز(1)

ب. تعطیلات برخی از کشورهای آسیایی:



1. تاجیکستان و لبنان 9 روز

2. روسیه 11 روز

3. مالزی 14 روز

4. پاکستان 16 روز

5. هند 17 روز
 جالبه بدونید در کشور ما تعطیلات رسمی بین 25 تا 27 روزه!

سوال من اینه چرا مجلس در براب اصرار بی مورد و فشار دولت به این سرعت کوتاه میاد و در جهت تامین نظر دولت (آن هم نظر غیر کارشناسانه) تلاش میکنه اما در برابر تذکرات و درخواست های مکرر حضرت آقا حداقل از نه سال پیش تا حالا اقدام قابل توجهی انجام نداده؟. مجلس هفتم و هشتمی که ادعای اکثریتشون درباره تبعیت از ولایت فقیه گوش فلک رو کر کرده بود. آقایان هر کدام شونصد تا مقاله و سخنرانی و افاضات درباره ولایت فقیه و اهمیت آن و لزوم تبعیت از دستورات ولی فقیه دارن اما پای عمل که میرسه هزار تا بهانه و استدلال میارن که: نخیر باید عرض کنیم که در اینجا نظر مقام معظم رهبری ارشادی بوده و لازم الاجرا نیست و...! تا یه عده که مردم اونا رو ولایی مدونستن دست از پا خطا میکنن( و صد البته خطای نابخشودنی ) بعضی از همین آقایان نماینده فورا در حوزه انتخابیه شون بنر شصتاد متری سر در دفترشون میزنن که بله «ما» با ولایت زنده ایم تا زنده ایم فلان و بهمان. البته این آقایان امتحان ولایت پذیری شون رو در موضوع نظارت مجلس بر خودش پس دادن. بعد از تاکیدات مکرر آقا و تصویب نشدن چندباره قانون نظارت مجلس بر خودش  وقتی نماینده ها امسال در سالروز تاسیس مجلس طبق سنت هر ساله به دیدار آقا رفتن آقا دوباره این بحث رو مطرح کردند که در این موقع بعضی نماینده ها سرشون رو میندازن پایین و میگن آقا شرمنده ایم ..و بعضی دیگر بیییخییییال

به قول شاعر گفتنی «به عمل کار بر آید ، به سخن دانی نیست»


      

خبر آمد خبری در راه است...

انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها ، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانها حاکم شده است. امروز شما به اوضاع دنیا نگاه کنید. همان چیزی که در روایات مربوط به ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه وجود دارد همان امروز در دنیا حاکم است که : پر شدن دنیا از ظلم و جور. « امروز دنیا از ظلم و جور پر است ».  در روایات متعدد دارد که «یملا الله به الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». همچنان که یک روزی همه عالم از ظلم و جور پر بوده و ظلم و جور وضع حاکم بر بشریت بوده است ، همانطور هم خداوند متعال به دست او عدل و داد را حاکم بر بشر قرار خواهد داد. امروز ظلم و جور حاکم بر بشریت است در تمام دنیا اینطور است... امروز ما انتظار فرج داریم یعنی منتظریم دست قدرتمند عدالت گستری بیاید و این غلبه ظلم و جور را که تقریبا همه بشریت را مقهور خود کرده است، بشکند و نسیم عدل را بر زندگی انسانها بوزاند. (حضرت سید علی حفظه الله)


      

سلام

«داشتیم با ماشن تو شهر میرفتیم. یهو عصبانی داد زد نگه دار ببینم این کیه. نگه داشتم. پیاده شد رفت طرف مردی که لباس کردی پوشیده بود. هیکلش دو برابر حاج احمد بود. داشت با سبیل کلفت و بناگوش در رفتش بازی میکرد. حاجی رفت جلوش وایساد و قاطعانه و محکم و با همون عصبانیت پرسد ببینم تو کی هستی؟ یارو نگاهی کرد و گفت من کومله ام. حاجی نه گذاشت نه برداشت چنان سیلی محکمی خوابوند زیر گوشش که یارو خورد رمین. حاج احمد رفت بالا سرش ایستاد و گفت تو این شهر فقط یک طایفه داریم اونم جمهوریه اسلامیه والسلام.»

نمیدونم تا حالا حس کردید یه نفر جاش خیلی خالیه. بعضی وقتها توی بعضی شرایط آدم جای خالی خیلیا رو حس میکنه که اگه بودن شرایط ازین رو به اون رو میشد. من این روزا دقیقا همچین احساسی دارم. تو مسایل و حرف و حدیثای این روزا و مکتب ایرانی و جریان انحرافی و لاشه جنیش سبز لجنی و مشایی وبگیرو ببند و برو بیا و... به طرز وحشت انگیزناکی! جای یکی مثل حاج احمد خالیه . به شددددت. فهمیدید کیو میگم یا نه؟ حاج احمد متوسلیان. کسی که برخلاف بعضی بچه بسیجیا که میگن کاش شهید شده باشه تا امروز رو نبینه من میگم کاش زنده باشه تا امروز رو ببینه. راه بیفته جلو ماهام پشت سرش. بهترین فرماندهی که جوونای امروز تو این شرایط تو لشگر فداییان حضرت سید علی میتونن داشته باشن حاج احمده ولا غیر. اشداء علی الکفار رحماء بینهم . کاش بود و تو گوش همه ی اونایی که نون انقلاب و امام و شهدا رو خوردن و گنده شدن میزد و میگفت تو این مملکت فقط یک طایفه و جریان داریم :جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.


      
<      1   2   3   4      >